اگر این رفتارها را دارید، یعنی در کودکی تایید نشدید
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۱۳۷۶۹
میخواهیم درباره تأیید شدن صحبت کنیم؛ چیزی اساسی که همه انسانها نیاز دارند با آن بزرگ شوند.
به گزارش روزیاتو، اما اگر به اندازهی کافی دریافتش نکنیم چه؟
متأسفانه این امر باعث مشکلات جدیای در دوران بزرگسالی میشود.
در ادامه از رفتارهایی خواهیم گفت که کسانی که در کودکی از سوی والدین خود تأیید نشده اند، از خود نشان میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کسانی که در کودکی تأیید کافی را از والدینشان دریافت نکردند، اغلب میل زیادی به تلاش برای همیشه راضی نگه داشتن دیگران دارند. این رفتار ریشه در این باور نهادینه شده در آنها دارد که برای دریافت تأیید و پذیرش دیگران باید انتظارات آنها را برآورده کنند.
این افراد در تلاش برای به دست آوردن این تأیید، ممکن است اغلب، نیازها و خواستههای خود را سرکوب کنند.
آنها ممکن است تا اینجا پیش بروند که به قیمت لطمه دیدن خودشان، از مواجهه یا کشمکش پرهیز کنند. این امر میتواند منجر به شکل گیری چرخهای از خودغفلتی و الگویی ناسالم از طلب مداوم تأیید بیرونی شود.
با این حال، باید به خاطر داشت که زیاده روی در راضی نگه داشتن دیگران در بلند مدت رفتار پایدار یا سالمی نیست. این رفتار میتواند باعث فرسودگی، رنجش و آسیبهای روانی شود.
۲- سخت بودن ابراز احساساتیک رفتار رایج دیگر در میان افرادی که در کودکی تأیید کافی را دریافت نکرده اند، دشوار بودن ابراز احساسات خود است. این دشواری اغلب از ترس از طرد یا قضاوت شدن به خاطر احساسات خود نشأت میگیرد.
اگر در کودکی ابراز احساسات با بی اعتنایی، انتقاد یا تنبیه مواجه شود، کودک یاد میگیرد که احساسات خود را سرکوب کند. این مکانیزم مواجه تا دوران بزرگی ادامه پیدا میکند و باعث دشواری شدن ابراز احساسات و صحبت کردن میشود.
برای فرد ممکن است تشخیص و تسریح احساساتش دشوار باشد، امری که منجر به سوء تفاهم و کشمکش در روابط او میشود.
این افراد ممکن است با فقدان خودآگاهی و هوش هیجانی مواجه باشند، چیزهایی که برای رشد فردی و داشتن تعاملات سالم ضروری هستند.
۳- کمالگراییکمالگرایی یکی از ویژگیهای کسانی است که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند. آنها ممکن است این احساس سرزنشگرانه را داشته باشند که برای دریافت عشق و تأیید دیگران باید بی نقص باشند.
این افراد توقع خیلی بالایی از خود، در هر چیز کوچکی دارند.
اما این رفتار نتیجهای جز اضطراب ندارد. آنها همیشه این ترس را دارند که خرابکاری کنند یا شکست خورند.
این کمالگرایی اغلب منجر به پشت گوش انداختن کارها و دودلی میشود. آنها به قدری از عالی و بی نقص نبودن میترسند که کارهایشان را عقب میاندازند یا به کلی از انجام شان پرهیز میکنند.
تلاش برای عالی بودنن ستودنی است، اما اگر کمالگرایی باعث خودانتقادی و فرسودگی شود، یعنی وقتش رسیده کمتر به خودتان سخت بگیرید.
فراموش نکنید که اشتباه کردن جزئی از زندگی است و اشتباهات برای درس گرفتن هستند.
۴- سخت بودن اعتماد به دیگرانفقدان تأیید والدین در کودکی، اغلب منجر به دشوار شدن اعتماد به دیگران در دوران بزرگسالی میشود.
اگر در کودکی، احساسات، افکار یا تجربه هایتان دائماً دست کم گرفته میشدند یا مورد بی اعتننایی قرار میگرفتند، این امر میتواند باعث ایجاد ترسی نهادینه شده از شما آسیب پذیری شده باشد.
برای چنین افرادی ممکن است ابراز افکار و احساسات خود برای دیگران یا اعتماد به آنها دشوار باشد. این افراد ممکن است در روابط خود با دیگران همیشه گارد داشته باشند و به سختی با دیگران وارد رابطه شوند.
این ترس از آسیب پذیری اغلب ریشه در ترس از طرد شدن یا انتقاد دارد که این افراد در کودکی تجربه کردند.
سخت بودن اعتماد به دیگران میتواند تأثیر چشمگیری بر روابط شخصی و حرفهای فرد داشته باشد. این امر میتواند باعث انزوا و تنهایی شود و مانع از این شود که فرد روابط عمیق و معنادار با دیگران برقرار کند.
۵- عدم تحمل انتقادشخصی که در کودکی تأیید والدینش را دریافت نکرده، ممکن است رابطهی ناسالمی با انتقاد هم پیدا کند. این افراد ممکن است انتقاد از خود را به چشم یک حمله ببینند و با حالت تدافعی به آن پاسخ دهند، حتی زمانی که انتقاد سازنده و با نیت درست باشد.
این واکنش اغلب ریشه در تجربهی انتقاد شدن یا بی اعتنایی دیدن مداوم در کودکی دارد. درنتیجه، ممکن است برای فرد مجزا کردن ارزش خود از عقاید دیگران دربارهی خود دشوار باشد. همچنین ممکن است فرد با خودانتقادی درگیر باشد و زمانی که مرتکب اشتباهی میشود، بیش از اندازه به خود سخت بگیرد.
۶- کمبود اعتماد به نفسکسانی که در کودکی از تأیید والدین برخوردار نشدند، اغلب با مشکل کمبود اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکنند. این بدان معنی است که ممکن است احساس کنند به اندازهی کافی خوب نیستند یا لیاقت دوست داشته شدن و پذیرفته شدن را ندارند.
این احساس ناکافی بودن میتوانند به اشکال مختلفی بروز پیدا کند. ممکن است فرد دائماً به مقایسهی خود با دیگران بپردازد، دستاوردهایش را دست کم بگیرد یا به توانایی هایش شک کند.
گاعی ممکن است فرد حتی ممکن است موفقیت خود خراب کند، چون در اعماق وجودش خود را شایستهی موفقیت نمیداند.
۷- بیش فکریمیل به بیش فکری ویژگی رایجی در میان کسانی است که در کودکی تأیید کافی را از والدین خود دریافت نکردند. این افراد در تلاش برای پذیرفته شدن، ممکن است خود و تصمیمات شان مورد انتقاد قرار دهند.
این بیش فکری میتواند ریشه در ترس از اشتباه کردن یا ناامیدی از دیگران داشته باشد. این امر میتواند منجر به نگران و اضطراب بیش از انداره شود و قدرت تصمیم گیری را از فرد بگیرد، چرا که ترس از اشتباه کردن باعث میشود فرد به کلی از تصمیم گرفتن پرهیز کند.
بیش فکری میتواند نه تنها باعث پریشانی فکری و روانی شود، بلکه میتواند جلوی بازدهی و رشد فردی را هم بگیرد.
۸- حساسیت بیش از اندازهحساس بودن بیش از اندازه در میان کسانی که در کودکی تأیید والدین خود را دریافت نکردند، ویژگی رایجی است. این ویژگی مثل این میماند که درجهی احساسی خود را تا انتها بالا ببرید، امری که واکنش شدید شما به انتقادات یا حتی شکستهای جزئی را به دنبال دارد.
این حساسیت شدید اغلب یک مکانیزم دفاعی است که در واکنش به کودکیای به وجود آمده که در آن افکار و احساسات نادیده گرفته شده یا مورد تأیید قرار نگرفته شدند. به همین دلیل، حالا هر چیزی کوچکی به یک مسألهی بزرگ میماند.
حساس بودن بیش از اندازه، اضطراب و فشار بی موردی در روابط فرد ایجاد میکند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل کودکی تأیید کسانی که در کودکی امر می تواند ابراز احساسات بیش از اندازه تأیید والدین احساسات خود بیش فکری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۱۳۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه آزادیخواهی برای دیگران
به گزارش خبرگزاری مهر، در پی خیزش دانشجویان بیدار دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب، با صدور بیانیهای همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میداندادن به مطالبات دانشجویی دعوت کرد.
متن بیانیه مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب به شرح ذیل است:
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
از جمله پایههای نظریِ مدرنیتهی غربی را لیبرالیسم یا آزادیخواهی میدانند. غرب جدید و معاصر بهشکلی غریب به این میراث عصر روشنگری میبالد. امروزه، بهویژه، آمریکاییها از لیبرالیسم، در حدّ و سطح یک دینِ مدرن، دم میزنند تا جایی که زمانی جمعی از فیلسوفان و اندیشمندان نامدار آمریکایی، مجوز هر نوع برخورد خشونتآمیز با مخالفان لیبرالیسم آمریکایی را صادر کردند!
ازجمله، اصول و مضامین پربسامدِ لیبرالیسم در دنیای غرب، آزادی بیان و آزادی اندیشه است. دهههای متمادی است که دنیای غرب، بلوک شرق و جهان سوم را به خاطر نقض لیبرالیسم، محکوم میکند، تحت فشار قرار میدهد و هرگاه مجالی یافته، لشکرکشی نیز کرده است.
زمانی فوکویاما تقدیر بشر و نسخهی پایانی و اجتنابناپذیر جهان و تاریخ را وجه سیاست لیبرالیسم، یعنی لیبرالدموکراسی دانسته بود. او گرچه بعدها تردیدهایی را در این زمینه، ابراز کرد، اما همچنان آمریکاییها تفوق و مزیت خود در دنیای امروز را در فرهنگ لیبرال میدانند، همچنانکه به تفاوت و تفوق نسخهی آمریکاییِ لیبرالیسم باور دارند و میبالند. در یک سخن، لیبرالیسم هم مشروعیتبخشِ فرهنگ و نظام سیاسی آمریکاست، هم مجوزی برای مقابلهی آمریکاییها با دیگر نظامهای سیاسی در دنیا.
در اینجا درپی تحلیل و نقد لیبرالیسم یا نگاهی آسیبشناسانه یا آیندهپژوهانه به لیبرالیسم نیستیم. آنچه دهههاست که ناظران و اندیشهوران را در ایالات متحده و در خارج از آن، به خود مشغول کرده، و به کاوش و پایش، سوق داده است، میزان صداقت سیاستمداران غربی در پایبندی به لیبرالیسم و در ترویج آن است. امروزه تقریباً برای جهانیان روشن شده است که سائقهی اصلی غربیها، بهویژه، آمریکاییها در مواجهه با دیگر دنیاها و دیگر سرزمینها و دیگر نظامهای سیاسی، اصول آزادیخواهی و ارزشهایی چون حقوق بشر و دموکراسی نیست. دموکراسیها و انتخاباتهای آزادی را سراغ داریم که چون در راستای منافع غربیها نبوده، از حمایت آنها برخوردار نشده، بلکه گاهی در برابر سرکوب آنها سکوت کرده یا در سرکوب آنها مشارکت کردهاند، همچنانکه دستکم، در منطقهی ما، فراوان جوامع نالیبرال و نظامهای سیاسی نادموکراتی وجود دارد که از حمایتهای بیدریغ اروپا و آمریکا برخوردار هستند. امروزه کمتر کسی به صداقت غربیها در ترویج و تعمیق لیبرالیسم در دنیا و به محوریت این اندیشه در تعامل آنها با دیگر کشورها و ملتها باور دارد. سیاست و اقتصاد دو محرک اصلیِ غرب در دخالت در دیگر کشورهاست و شعارهای لیبرالی بیش از یک پوشش دنیاپسند نیست.
امروزه فریبکاری غربیها در پیچیدن نسخهی آزادیخواهی برای دیگران، آشکار شده و این، کشف تازهای نیست. آنچه تا اندازهای تازگی دارد، آشکارشدن فریبکاری غرب در لیبرالبودن در داخل اروپا و آمریکاست. زمانی تصور میشد که این آموزه و آرمان، دستکم، در داخل سرزمینهای غربی، خط قرمزی است که عبور از آن، مجاز نیست و این تابو آنقدر مقدس است که به پای آن میتوان دین و حتی عدالت را قربانی کرد، اما امروزه معلوم شده است که غربیها خط تابوها و مقدسات دیگری دارند که حاضرند حتی آزادیخواهی را هم به پای آن ذبح کنند.
حمایت بیدریغ غربیها از اسرائیل و صهیونیزم، پدیدهی تازهای نیست. زمانی تصور میشد که غرب، به دلیل رنج ناشی از گناه و شرم تاریخیاش درقبال یهودیان و یهودستیزی، سودای حمایت از دولت و سرزمین یهودیها را در سر میپروراند. صادرکردن این شرّ نامیمون به خاورمیانه و سپردن تاوان جنایات آلمان و دیگر کشورهای غربی در حق یهودیان، به ملتهای مسلمان کار زشت و ناپسندی بوده است، اما با اینهمه، تصور میشد که غرب با اهداف انساندوستانه، درپی جبران جنایت هولوکاست است. جالب است که گاهی بر سرِ خاورمیانه، این منت را میگذاشتند که حمایت از اسرائیل، بهواقع، حمایت از تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه و باهدف تعمیم لیبرالدموکراسی در این منطقه است.
بهمرور، روشن شد که غربیها فراتر از خیرخواهی برای اسرائیلیها، اهداف سیاسی دیگری را هم در منطقهی ما دنبال میکنند و آن، مهارکردن ملتها و قدرتهای خاورمیانه توسط این رژیم جعلی و تحمیلی است. به بیان دیگر، به اسرائیل بسان چشم، گوش و بازوی غرب در خاورمیانه، مینگریستند.
باتوجه به دولتهای کاملاً همراه با غرب در خاورمیانه و باتوجه به هزینههای سنگینِ مالی، سیاسی و حیثیتیای که غرب به خاطر حمایت از اسرائیل پرداخت کرده و میکند، این پرسش رخ مینماید که چرا همچنان اروپا و آمریکا با گشادهدستیِ تمام و گاه با بیآبروییِ آشکار از اسرائیل حمایت میکنند؟ چرا ولو درظاهر، توازن و سنجیدگیای در تعامل غرب با اسرائیل و کشورهای عربی دیده نمیشود؟
اینک آشکار شده است که حمایت غرب، بهویژه آمریکا از اسرائیل، فراتر از خیرخواهی برای صهیونیستها و حتی فراتر از اهداف خاص سیاسی در این منطفه، ناشی از مقهوریت آنها درقبال، لابیها، سرمایهها و رسانههای قدرتمند صهیونیستیهاست.
نوع مواجههی دولت آمریکا با خیزش دانشجویان دانشگاههای آمریکا که بیصداقتی آنها را در وفاداری به لیبرالیسم زیر سؤال برده است، کاملاً نشان میدهد که قوهی عاقله و ارادهی قاهرهی آمریکا در اسارت کامل قویترین لابی آمریکا، یعنی لابی صهیونیستی است.
درمیان ده یا هفت دانشگاه برترِ ایالاتمتحده که گاه برترین دانشگاههای دنیا به شمار میآیند(Top ten)، اغلبشان در سیطرهی کامل یهودیانِ طرفدار اسرائیل است. هنوز از یادِمان نرفته که چگونه در ۲۰۰۶، رئیس هاروارد رسماً اعلام کرد که مایهی شرم و خجالت من است که رئیس دانشگاهی باشم که در آن با اسرائیل مخالفت میشود.
جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین مظلوم که در برترین دانشگاههای آمریکا، یعنی هاروارد، کلمبیا و پرینستون نیز پررونق است، گذشته از امتیازات انسانی و اخلاقیاش و علاوه بر خدمتی که به آرمان فلسطین میکند، دو حقیقت بزرگ را نیز آشکار و آفتابی ساخت: یکی، فریب یا حتی افول لیبرالیسم آمریکایی و دیگری، اسارت سیاست، عقل و مدیریت آمریکایی در دستان صهیونیستها.
ما وظیفه داریم که ضمن حمایت از این جنبش دانشجویی، دنیا را با این حقائق حیاتی، یعنی فریب لیبرالیسم و مقهوریت اروپا و آمریکا درقبال صهیونیستها آشناتر سازیم. جنبش دانشجویی در هرجای جهان، از مهمترین کانونهای تحول در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. سرکوبکردن این جنبش در هرجای دنیا که باشد، هم محکوم است و هم نسنجیده و بهدور از درایت و آیندهنگری. سرکوب جنبش دانشجویی گاهی بهصورت فیزیکی صورت میگیرد و گاهی از راه کشتن رویکرد سیاسی و سوقدادن دانشجو به صِرفِ مطالبات صنفی و گاه صِرفِ آزادی یا حتی بیقیدوبندیهای جمعی و فردی. قدری تحمل و مدارا درقبال انتقادات و اعتراضات سیاسی دانشجویان، کمترین دستاوردش اعتلای نوع و سنخ مطالبات دانشجویی تا سطح آرمانهای والای سیاسی و اجتماعی است.
ما ضمن حمایت از خیزش دانشجویان دانشگاههای آمریکا علیهِ اسرائیل و درمقابل حمایت نامحدود دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی، همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میداندادن به مطالبات دانشجویی دعوت میکنیم.
سید ابوالحسن نواب
مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب
کد خبر 6093359 فاطمه علی آبادی